❤دفترچه ی خاطرات ❤

سلام دوستای گلم من توی جشنواره ی نی نی وبلاگ شرکت کردم و از شما دوستای عزیز و خوبم خواهش میکنم عدد 17 را به 1000891010 ارسال کنید دوستای گلم ازتون خواهش میکنم رای بهم بدید برنده شدنم به شما بستگی داره رای یادتون نــــــــــــره لطفا بهم رای بدید   ...

دیگه امتحانات شـروع شد از 2 خرداد شنبه اولین امتحان که هدیه آسمان هست ایشاالله همه دوستای نی نی وبلاگیم که خرداد امتحان دارن موفق باشن عید مبعث رفتیم باغمون وقتی رسیدیم رو به روی باغمون زمین شالیزار بود داشتند شالی ها رو درو میکرن ، عکس گرفتم خیلی خوش گذشت   ...

امروز حسابی رفتیم گردش اول پیش دوست خواهرم نادیـا جـون و بعد با هم رفتیم سر خاک عـلی جون علی جان پسر خاله ی نادیا جون میشه براش فاتحه خوندیم خدا علی جون رو رحمت کنه                     و بعد از اینجا رفتیم با نادیا جون یه رودخونه توی روستاشون خیلی قشنگ بود با هم اونجا نشستیم و جاتون خالی عصرونه خوردیم خیلی حال داد دست جمعی خوردیم   و بعد از روستای یادمان رفتیم دریا خیلی خوش گذشت عکس شن اینم اسم خودم روی شن ها اینم عکس دو تا قلب خوشگل روی شن که کشیدم   ...

بعد چند وقت اومدم با خبرای بد و خوب تبلتم صفحش شکست دقیقا یکشنبه هفته ی قبل اینجوری شد خیلی ناراحت شدم    خداروشکر امتحانا تموم شد   خدا رو شکر با موفقیت و نمره های خـــیلی خوبی پشت سر گذاشتم و حالا امروز 16 اردیبهشت هست که تقریبا 2 هفته دیگه امتحانات خرداد شروع میشه و کم کم آماده میشم و توی این هفته سرما خورده بودم و الان خوبم چند روز پیش رفتیم سر باغمون کلی عکس گرفتم ، منو و مهدیس ( خواهر جونم ) کـلی بهار چیدیدیم کـلی عکس گرفتیم و حالا بریم سراغ عکسا     ...

من عـــــــــــــاشق حال و هوای روزای آخر عید هستم                                                                              وقتی بازار میری همه ماهی عید میفروشن وسیله های عید و تخم مرغ های رنگی و ...                           شنبه عیده خیلی دوست د...

الان اومدم توی وبم از شمیم کوچولو بنویسم شمیم جون بچه ی دخترعموی عزیزم مژگان جون میشه که دیشب عکسای شمیم رو برام فرستاد و منو خواهرم خیلی خوشحال شدیم و عکسای شمیم رو هر دو توی وبلاگامون گذاشتیم شمیم جون 8 خرداد سال 92 بدنیا اومد دقیقا روزی که من امتحان ریاضی داشتم شمیم جون دوستت دارم و امیدوارم زود تر عید شه تا وقتی اومدیم اصفهان ببینمت اینم عکسای نوزادی تا الان شمیم عکس نوزادی شمیم اینجا هم پایان 7 ماهگی شمیم جون و اینجا هم عید 93 قربون ژست گرفتنات قربون خانوم دست به کمر عجب خوشگل...

سلام دوستای عزیزم خوبید؟ کوچولوهای نانازی چطورن؟ دلم براتون توی این مدت تنگ شده بود مخصوصا برای نی نی های خوشگلتون که قربونشون بشم خب اگه درسا اجازه بده شاید وقت کنم بیام یکم بنویسم آخه واقعا درسا سخت شده و نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد زود تر امسال هم تموم شه و 3 ماه تابستون شروع شه و من که تابستون خیلی حال میکنم چون خیلی خوش میگذره و حالا از بابت چیزی که خیلی خوشحالم اینه که امروز 1 اسفند هستش و یک ماه دیگه عید نوروز هستش و من عاشق عید هستم و مخوصا خیلی فصل بهار رو دوست دارم و دیش هم دوباره رفتیم خونه ی آقا محراب و آقا بهراد کوچولو باز هم خیلی خوش گذشت و حالا یه داستان از این دو تا برادر کوچولو وقتی ی...